عاشورا،فصل حرمت گرفتن صحرای کربلا”

حضرت محمد (ص): «کربلا پاک ترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگ ترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساطهای بهشت است. »
آری، کربلا مأمنی از سرای بهشت که از عاشورا حرمت گرفت و از حسین (ع) عظمت و شکوه…
عاشورا جریان انسان سازی است که حتی فرات را به خروش درآورد و در طول چهارده قرن سیراب كننده جان شیعیان است.

آری عاشورا، سرّ تولد «ما رأیتُ الّا جمیلاً» از دل مصائب کربلا است که زینب (س) را به نظاره گری نشاند و جهانی را به حیرت وا داشت!

امام صادق علیه السلام فرمود:« سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبی بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.»

عاشورا همان انعکاس ضجه های كودكان غريب کاروان حسین (ع) است در داغی صحرا و خار مغیلان
همان آئینه تمام نمای غیرت عباس (ع) است در پیش چشمان نامحرمان و نامردان عالم!
فصل غم ‌انگیز وداع آخر خواهری دلشکسته است با برادری که عطر فاطمه (س) و علی (ع) از پیراهن صد چاکش به عرش رسید!

عاشورا نبرد حق و باطلی است که هر روز و هر زمان در صحرای کربلای دل ما تصویر می شود، جهاد آن است که در این کارزار حقانیت را تشنه لب شهید نکنیم.
امید که هیچگاه از غافله عاشورائیان عقب نمانیم.

  
افسوس زمین

و امروز، از زمین تیره و تار ظلم، قامتْ خمیده کربلا هجرت کرد تا در روشنایِ مطلقِ حق، آرام گیرد.
حسین علیه السلام، به دیدار کهکشان شکیبایی، عاشقانه می‌ایستد و در دیدگانِ زهراییِ زینب علیهاالسلام، تصویری دوباره از سیمایِ پرنور برادر نقش می‌بندد. زمین، بار دیگر مبتلای پشیمانی است و برای از دست دادن دردانه دیگری از آفرینش، به افسوس می‌نشیند.
زینب، در مهیب‌ترین برخورد اهل رذالت با خاندان نبوت، چنین بر سینه تاریخ ثبت می‌کند راز صبر بزرگ و جاودانگی نگاهش به حقیقت را؛
آن گاه که در عشرتکده باطل، مقابل تمسخر احمقانه یزیدیان فرمود: «جز زیبایی ندیدم.» چرا که معاشقه با معشوق ازلی، تماشایی‌ترین زیبایی زمین است؛
هرچند جولان ظلم و بیداد جهل، داغ عزیزان را بر دل او بگذارد. ازاین روست که زمین و زمان، داغدار کسی شدند که با چشمان ملکوتی، تمام بدی‌های آنها را زیبا دید و خم به ابرو نیاورد.
پس از آن ظهر شگفت و خون بار، زندگی بدون حسین علیه السلام، روی زمینی که بین روح و جسم او فاصله‌ای به ارتفاع زمین و آسمان انداخته و زینب علیهاالسلام را در برزخ فقدان حسین علیه السلام، تنها گذارد، چه تلخ می‌گذشت؛ تلخ‌تر از تمام آن مصائب عظیم!
برای زینب علیهاالسلام، زمین، بی وجود حسین علیه السلام، غربت آباد است و زمان بی حضور او، ملال انگیز! ولی ماند، تا فریاد گلویی بریده از حنجر او برخیزد و در میان عربده باطل، سکوت مظلومانه حقیقت را به بلاغت کلام روشنگر خویش، بشکند.

موضوعات: بدون موضوع, قامت خمیده کربلا
[دوشنبه 1401-05-24] [ 02:15:00 ق.ظ ]